شهدا سال 61 -زندگینامه شهید علیرضا دهقانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد عليرضا دهقاني »
فراق یاران به خون نشسته در سنگرهای جنوب، قرارش را ربوده بود. با بیقراری روانه جبهه شد تا در کنار سایر عاشقان خداجوی و عارفان دشمنستیز به وظیفه خود عمل کند و اگر دوست نیمنگاهی بر او داشت، شاید به جمع یاران بپیوندد. سال ۱۳۳۶ در خانوادهای متدین و مذهبی در شهر آباده طشک دیده به جهان گشود. دوره ابتدائی را در روستای دهقان آباد و راهنمایی را در مدرسه ابنسینا سپری نمود. برای ادامه تحصیل به نیریز مهاجرت...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد عليرضا دهقاني »
فراق یاران به خون نشسته در سنگرهای جنوب، قرارش را ربوده بود. با بیقراری روانه جبهه شد تا در کنار سایر عاشقان خداجوی و عارفان دشمنستیز به وظیفه خود عمل کند و اگر دوست نیمنگاهی بر او داشت، شاید به جمع یاران بپیوندد. سال ۱۳۳۶ در خانوادهای متدین و مذهبی در شهر آباده طشک دیده به جهان گشود. دوره ابتدائی را در روستای دهقان آباد و راهنمایی را در مدرسه ابنسینا سپری نمود. برای ادامه تحصیل به نیریز مهاجرت...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید ذبیح الله حقیقی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
شهید در اُفق دید، جز خدا را نمیبیند و سررشته کار را جز به دست عشق نمیسپارد. ذبیحالله از عاشقانی است که در اولین روز از شهریورماه سال ۱۳۳۸ در شهرستان نیریز به دنیا آمد. گویی پدر دریافته بود که این نورسیده روزی ذبیح راه خدا خواهد شد، این بود که نام او را ذبیحالله نهاد و با عشق به خدا او را پرورد. برای کسب معرفت به دست استادان دبستان امیرکبیر محله سادات سپرد. دوره ابتدایی را...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
شهید در اُفق دید، جز خدا را نمیبیند و سررشته کار را جز به دست عشق نمیسپارد. ذبیحالله از عاشقانی است که در اولین روز از شهریورماه سال ۱۳۳۸ در شهرستان نیریز به دنیا آمد. گویی پدر دریافته بود که این نورسیده روزی ذبیح راه خدا خواهد شد، این بود که نام او را ذبیحالله نهاد و با عشق به خدا او را پرورد. برای کسب معرفت به دست استادان دبستان امیرکبیر محله سادات سپرد. دوره ابتدایی را...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید ابوالقاسم دیده دار
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد ابوالقاسم ديده دار(حيدري »
آنگاهکه پرستوهای مهاجر به شوق وادی نور، پرِ پرواز گشوده و مهاجرت آغاز کردند، او را دیدیم که از کوچههای گلی روستای خواجه جمالی به دنبال آنها پر گشود و در کرانه افق ناپدید شد. ابوالقاسم ۱۳۴۷/۱۲/۲۰ در یک خانواده مذهبی و کشاورز حیات خاکی را آغاز و با اولین گریههای شادی برانگیز خود، حضورش را اعلام میکرد. او سومین فرزندی بودی که دستهای پینهبسته و مهربان پدر در آغوش میکشید و برای تربیتش از مادر فداکار وی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد ابوالقاسم ديده دار(حيدري »
آنگاهکه پرستوهای مهاجر به شوق وادی نور، پرِ پرواز گشوده و مهاجرت آغاز کردند، او را دیدیم که از کوچههای گلی روستای خواجه جمالی به دنبال آنها پر گشود و در کرانه افق ناپدید شد. ابوالقاسم ۱۳۴۷/۱۲/۲۰ در یک خانواده مذهبی و کشاورز حیات خاکی را آغاز و با اولین گریههای شادی برانگیز خود، حضورش را اعلام میکرد. او سومین فرزندی بودی که دستهای پینهبسته و مهربان پدر در آغوش میکشید و برای تربیتش از مادر فداکار وی...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید محمد باذل
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد محمد باذل »
از نسل نینواییان بود و شهادت را حلقه وصل با معشوق میدانست. تربت پاک کربلا را مهر نماز خود قرار داده بود و آرزو داشت روزی در کنار سفره سالار شهیدان بنشیند و محضر اصحاب وفادار او را درک کند. سال ۱۳۲۰ در روستای مشکان از توابع نی ریز، دیده به جهان گشود. خانواده مذهبی و متدین باذل، کودک نورسیده را زیر پروبال خود گرفتند و با مهر و محبت فراوان پرورش دادند. ششساله که شد به مدرسه رفت...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد محمد باذل »
از نسل نینواییان بود و شهادت را حلقه وصل با معشوق میدانست. تربت پاک کربلا را مهر نماز خود قرار داده بود و آرزو داشت روزی در کنار سفره سالار شهیدان بنشیند و محضر اصحاب وفادار او را درک کند. سال ۱۳۲۰ در روستای مشکان از توابع نی ریز، دیده به جهان گشود. خانواده مذهبی و متدین باذل، کودک نورسیده را زیر پروبال خود گرفتند و با مهر و محبت فراوان پرورش دادند. ششساله که شد به مدرسه رفت...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید منصور مبارکی (همدمی)
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
به گفته امام و مقتدایمان، خمینی کبیر (ره): «آمریکا امالفساد قرن است». آری! یکی از گویاترین سندها بر جنایات آمریکا در خلیج نیلگون همیشه فارس، تنِ به خون نشسته مهناوی یکم شهید منصور مبارکی است. منصور ۱۳۴۵/۴/۱ میان خانوادهای مؤمن، متقی، زحمتکش و پرتلاش در شهرستان نیریز دیده به جهان گشود و از عطر وجودش، فضای خانه را معطر کر د. دوره ابتدایی را در دبستان ولایت باهمتی بلند پشت سر گذاشت و پسازآن راهنمایی را در مدرسه شهید مفتح...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
به گفته امام و مقتدایمان، خمینی کبیر (ره): «آمریکا امالفساد قرن است». آری! یکی از گویاترین سندها بر جنایات آمریکا در خلیج نیلگون همیشه فارس، تنِ به خون نشسته مهناوی یکم شهید منصور مبارکی است. منصور ۱۳۴۵/۴/۱ میان خانوادهای مؤمن، متقی، زحمتکش و پرتلاش در شهرستان نیریز دیده به جهان گشود و از عطر وجودش، فضای خانه را معطر کر د. دوره ابتدایی را در دبستان ولایت باهمتی بلند پشت سر گذاشت و پسازآن راهنمایی را در مدرسه شهید مفتح...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید اسدالله عرفانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد اسدالله عرفاني »
مردان خدا را عظمتی است که شناخت آن نیاز به ژرفاندیشی و نگاهی از جنس آسمانی دارد. در دنیای خاکی و با چشمان دنیایی چگونه میشود پرواز کبوتران عاشق را در بیکران آسمان به تماشا نشست؟ اسدالله عرفانی از مردان الهی بود که دهم دی ماه سال 1345 در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین و مذهبی چشم به جهان هستی گشود. دامان پر مهر مادر و آغوش گرم پدر جایگاه رشد و پرورش او شد و از همان...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد اسدالله عرفاني »
مردان خدا را عظمتی است که شناخت آن نیاز به ژرفاندیشی و نگاهی از جنس آسمانی دارد. در دنیای خاکی و با چشمان دنیایی چگونه میشود پرواز کبوتران عاشق را در بیکران آسمان به تماشا نشست؟ اسدالله عرفانی از مردان الهی بود که دهم دی ماه سال 1345 در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین و مذهبی چشم به جهان هستی گشود. دامان پر مهر مادر و آغوش گرم پدر جایگاه رشد و پرورش او شد و از همان...
شهدا سال 59 -زندگینامه شهید محمدرضا دیده جهان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
جای جای شهر ما از عطر یاد شهیدان خوشبوست و هرگز خاطره با آنها بودن را فراموش نمیکنیم. مگر میتوان آن چهرههای نورانی را از یاد برد؟ یادشان گرامی باد. وقتی گلهای رنگارنگ اردیبهشت ـ10/2/1339ـ کوچه باغهای نیریز را معطر کرده بود، نوزادی فضای خانه خانوادهای مهربان و زحمتکش را صفا داد. او را محمد رضا نامیدند و در تربیت او بر اصول اسلامی همت گماشتند. برای کسب دانش، دوره ابتدایی را در دبستان ولایت و راهنمایی را در...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
جای جای شهر ما از عطر یاد شهیدان خوشبوست و هرگز خاطره با آنها بودن را فراموش نمیکنیم. مگر میتوان آن چهرههای نورانی را از یاد برد؟ یادشان گرامی باد. وقتی گلهای رنگارنگ اردیبهشت ـ10/2/1339ـ کوچه باغهای نیریز را معطر کرده بود، نوزادی فضای خانه خانوادهای مهربان و زحمتکش را صفا داد. او را محمد رضا نامیدند و در تربیت او بر اصول اسلامی همت گماشتند. برای کسب دانش، دوره ابتدایی را در دبستان ولایت و راهنمایی را در...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید ذوالفقار بیات
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
ذوالفقار، ۱۳۴۵/۱۲/۶ زندگی ساده و بیآلایش خود را میان خانوادهای ساده و متدین در محیط روستای پر از صمیمیت و مهربانی چاه گز بخش آباده طشک از توابع نیریز آغاز کرد. درس مهربانی و وفاداری را در دامن مادر مهربان و دلسوز و نوعدوستی را در کنار پدر فراگرفت. هفتساله بود که برای کسب علم به مدرسه رفت. دوره ابتدایی را در دبستان شهید جلالی چاه گز با موفقیت پشت سر گذاشت. برای ادامه تحصیل به نیریز مهاجرت...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
ذوالفقار، ۱۳۴۵/۱۲/۶ زندگی ساده و بیآلایش خود را میان خانوادهای ساده و متدین در محیط روستای پر از صمیمیت و مهربانی چاه گز بخش آباده طشک از توابع نیریز آغاز کرد. درس مهربانی و وفاداری را در دامن مادر مهربان و دلسوز و نوعدوستی را در کنار پدر فراگرفت. هفتساله بود که برای کسب علم به مدرسه رفت. دوره ابتدایی را در دبستان شهید جلالی چاه گز با موفقیت پشت سر گذاشت. برای ادامه تحصیل به نیریز مهاجرت...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید فرهاد رضائی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
چه فرهادها مرده در کوهها چه حلاجها رفته بردارها همی گویم و گفتهام بارها بود کیش من مهر دلدارها خردادماه سال ۱۳۴۹، آنگاهکه دشتهای زیبای کوشکک، یکی از روستاهای آباده طشک، با ساقههای طلایی گندم تزئین میشد، وجود نورسیدهای زیبا محیط خانوادهای متدین و مذهبی را پر از شادی و طراوت کرد. نام او را فرهاد نهادند و عشق شیرین کربلا را همراه با قطرات شیر مادر در رگ و جانش جاری ساختند. از کودکی استعدادی فوقالعاده داشت. دوره ابتدائی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
چه فرهادها مرده در کوهها چه حلاجها رفته بردارها همی گویم و گفتهام بارها بود کیش من مهر دلدارها خردادماه سال ۱۳۴۹، آنگاهکه دشتهای زیبای کوشکک، یکی از روستاهای آباده طشک، با ساقههای طلایی گندم تزئین میشد، وجود نورسیدهای زیبا محیط خانوادهای متدین و مذهبی را پر از شادی و طراوت کرد. نام او را فرهاد نهادند و عشق شیرین کربلا را همراه با قطرات شیر مادر در رگ و جانش جاری ساختند. از کودکی استعدادی فوقالعاده داشت. دوره ابتدائی...
زندگینامه خودنوشت جانباز احمد علی زارعی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
اینجانب احمد علی زارعی فرزند علیرضا، در تاریخ 1/6/1339 در روستای دهمورد از توابع بخش آباده طشک شهرستان نیریز متولد شدم. دوران کودکی را در روستای قدیمی سپری نموده و در سن 8 سالگی یعنی سال 1347 به مدرسه رفتم. مدت 5 سال در روستای دهمورد که فقط یک دبستان به نام سحاب داشت و تا کلاس پنجم درس را توأم با کار روستایی که کشاورزی و دامداری و کارگری بود به پایان رساندم. در آن ایام کمتر...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
اینجانب احمد علی زارعی فرزند علیرضا، در تاریخ 1/6/1339 در روستای دهمورد از توابع بخش آباده طشک شهرستان نیریز متولد شدم. دوران کودکی را در روستای قدیمی سپری نموده و در سن 8 سالگی یعنی سال 1347 به مدرسه رفتم. مدت 5 سال در روستای دهمورد که فقط یک دبستان به نام سحاب داشت و تا کلاس پنجم درس را توأم با کار روستایی که کشاورزی و دامداری و کارگری بود به پایان رساندم. در آن ایام کمتر...